دهی است از دهستان بام بخش صفی آباد شهرستان سبزوار، سکنۀ آن 108 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات، پنبه، بنشن و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان بام بخش صفی آباد شهرستان سبزوار، سکنۀ آن 108 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات، پنبه، بنشن و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
کوزه زدن و کاسه خوردن، باده نوشیدن در کوزه و کاسه، این تعبیر ارتباطی با ’کاسه زدن و کوزه خوردن’ ندارد. (کلیات شمس چ فروزانفر جزو هفتم ص 556) : نفسی کوزه زنیم و نفسی کاسه خوریم تا سبووارهمه بر خم خمار زنیم. مولوی (کلیات شمس ایضاً)
کوزه زدن و کاسه خوردن، باده نوشیدن در کوزه و کاسه، این تعبیر ارتباطی با ’کاسه زدن و کوزه خوردن’ ندارد. (کلیات شمس چ فروزانفر جزو هفتم ص 556) : نفسی کوزه زنیم و نفسی کاسه خوریم تا سبووارهمه بر خم خمار زنیم. مولوی (کلیات شمس ایضاً)
کرشمه نما و شوخ چشم. (ناظم الاطباء). آنکه غمزه زند. غمزه زننده. غمزه کننده. رجوع به غمزه شود: زین پس وشاقان چمن نوخط شوند و غمزه زن طوق خط و چاه ذقن پرمشک سارا داشته. خاقانی. شب مهتاب چون شب تاری قصد خورشید غمزه زن کردی. خاقانی. پیش که غمزه زن شود چشم ستارۀ سحر بر صدف فلک رسان خندۀ جام گوهری. خاقانی
کرشمه نما و شوخ چشم. (ناظم الاطباء). آنکه غمزه زند. غمزه زننده. غمزه کننده. رجوع به غمزه شود: زین پس وشاقان چمن نوخط شوند و غمزه زن طوق خط و چاه ذقن پرمشک سارا داشته. خاقانی. شب مهتاب چون شب تاری قصد خورشید غمزه زن کردی. خاقانی. پیش که غمزه زن شود چشم ستارۀ سحر بر صدف فلک رسان خندۀ جام گوهری. خاقانی